دفاعِ بدِ دوست، گاهی بدتر از حملۀِ دشمن است
دفاعِ بدِ دوست، گاهی بدتر از حملۀِ دشمن است!
نگاهیِ کوتاه به مسئلۀ "هواداری" از نیروهای سیاسی در سایتها و رسانه ها!
*********************************
هدف این چند خط نوشته، طرح نکاتی، پیرامون نحوۀ برخورد و شرکت سمپات و هوادارانِ نیروهای سیاسی، در سایتها و در مصاحبه های تلفنی- رادیویی-تلویزیونی و . . . میباشد البته در اینجا بیشتر بررسی تاثیرات سوء و نادرستِ اینگونه برخوردها، مورد توجه و تاکید میباشد تا مبادا گروه و سازمانی، بناحق چوبِ خطا و ندانم کاری هوادارانِ سربهوای خود را بخورد! شاید این مسئله بیشتر شامل گروه و سازمانهایی باشد که دارای تشکیلات و سازماندهی و اعضاء و هوادار و سمپات هستند و در اینجا نیز-بنا به اصل هر که بامش بیش برفش بیش= موقعیت سازمانهای سیاسی بزرگ-به نسبت بزرگی و وسعت آنها-حساس تر و در عین حال شکننده تر میباشد و طبق معمول گروه های کوچک و چند نفره از هفت دولت آزاد میباشند!
صورت مسئلۀ فوق بدین شکل مطرح است که هواداری از سر هواداری، هوس و یا احساس مسئولیت قصد میکند که تحت عنوان سمپات و یا هوادار، با نوشتن مقاله ای در سایتها و نشریات و یا اظهار نظر در گفتگو و مصاحبه ها-به خیال خود-به ترویج نظرات و مواضع سازمان مورد علاقه اش بپردازد. و معمولاً با پیشوندِ کلیشه ای: "من به عنوان هوادار سازمان . . . فکر میکنم که . . . .!" از ظن و گمان خود شروع میکند به تشریح و توضیح مواضع سازمان و گروه مورد هواداری و حمایتِ خود! و همین پیشوند و ترجیح بندِ "هواداری" است که گاهاً مسئله آفرین بوده و ایجاد شک و شبهه میکند! و گفتار و شکر پرانی های هواداران، انگ و مُهرِ گروهی و سازمانی میخورد!
در قیاسی شاید مع الفارق، سنت و روشی در جلسات سیاسی سالها قبل وجود داشت که در آنها بعد از ارائه بحث اصلی، در قسمت سئوال و جواب شرکت کنندگان اجازه داشتند که فقط سئوال خود را مطرح کنند نه اینکه بحث و سخنرانی کنند! امّا بودند کسانی که سعی میکردند با گذاشتن یک آیا در جلوی بحث خود و حالت سئوالی دادن به آخر حرفهای خود، به اصطلاح هم رعایت روش جلسات را میکردند و هم هر چی دلشان میخواست-علیرغم اعتراض مسئول جلسه-میگفتند! اینگونه زرنگ بازی گاهی حالت کمیک پیدا میکرد مثلاً طرف قرار بود در مورد جنبش مشروطه سئوال کند بجای طرح سئوال اینطور شروع میکرد: میخواستم ببینم آیا در انقلاب مشروطیت که نیروها و طبقات مختلفی در آن شرکت داشتند و بنا به منافع طبقاتی و . . . . همینطور ادامه میداد تا اینکه در آخر بحث و با لحن سئوالی میپرسید: حالا با این توضیحات میخواستم بدانم آیا . . . . ؟؟؟
حال حکایت کسانی است که فقط به صرف گفتن: من بعنوان هوادار سازمانِ . . . ! نظرات و مواضعِ شخصی خود را به اشتباه و غیرمنصفانه به حساب سازمان های مورد بحث میگذارند و یا بی اجازه از حساب آنها برداشت میکنند! اشاره به برخی نکات شاید تا حدودی بتواند مشکلاتِ مسئلۀ مورد نظر را تعدیل و تخفیف دهد:
*-باید توجه داشت که کلاً گروه ها و سازمانهای زنده، نیازی به وکیل و وصی ندارند و حرف آخر را نهایتاً سخنگویان و مسئولین آنها میزنند نه هواداران بی خبر از حساسیت و ظرافت مسائل مورد بحث و گفتگو!
*-سخن پراکنی و مواضع مربوط و یا نامربوط هر هوادار و سمپات-با هر درجه از نزدیکی و علاقه- را، حتی بصرف اصرار و قسم و آیه و ادای هواداری، نباید چیزی غیر از نظرات شخصی آنها محسوب نمود و توجه داشت که ای بسا به تعداد هواداران یک سازمان، ممکن است مواضع و برداشت های گاهاً ضد و نقیض و چپ اندر قیچی وجود داشته باشد!
*-هواداران و سمپاتهای سازمانهای سیاسی، نفس وجود امکان نوشتن و شرکت در پرسش و پاسخ و مصاحبه ها و سایر امکانات رسانه ای را نباید بمعنی سنگ مفت گنجشگ مفت و چراغ سبز سخنرانی تلقی کنند و بدون توجه به نحوۀ انعکاس و بهره برداری های دشمن بالای منبر روند و ندانند که بعضی اوقات شاید سکوت کم ضررترین و در عین حال سنجیده ترین پاسخ باشد!
*-سعدی میگوید تا موقعی که حرف از دهان خارج نشده، در کنترل کامل صاحب سخن است ولی بمحض بیرون پریدن، از محدودۀ اختیار گوینده خارج میشود و تازه این در حالی است که گاهی جمع و جور کردن سخنانی ناپخته و پخش شده، به سختی جمع کردن قاشق با قاشق، سوپی است که در اثر بی احتیاطی روی زمین ریخته شده!
*-با وجود آزادی بیان و مجانی بودن گوشِ شنوندگان، هواداران صادق و صمیمی سازمانها، نبایستی دچار وسوسۀ استفاده از بلندگو و تریبون رایگان گردند و مسائل را صرفاً از زاویه منافع سازمانی که سنگ آنرا به سینه میزنند ببینند و عمل کنند!
*-گاهی با روی خط آمدن برخی از هواداران دوآتشه و دفاع ناشیانۀ آنها از مواضع سازمان متبوع خود، دست و دل مسئولین سازمان مزبور میلرزد و آدم را بی اختیار یاد قاری بد صدای قرآن میاندازد که سعدی به او گفت که ترا بخاطر همان قرآن اینچنین گوشخراش قرآن نخوان! و حالا باید به این کاسه های داغتر از آش گفت: که ترا بخاطر همان سازمان مورد علاقه ات اینگونه بد دفاع نکن تا بدگویان نگویند که فلان سازمان با چنین دوستانی اصلاً بدشمن نیاز ندارد!
*-از جمله پیامدهای ناگوار دفاعِ بد و حساب نشده این است که ناآگاهانه بهترین فرصت و امکان را به هواداران قلابی و سربازان امام زمان در سایتها و رسانه ها میدهد تا در پشت نقاب دروغین دفاع و هواداری-آگاهانه- با همان ترجیح بند معروفِ: من بعنوان هوادارِ سازمانِ . . . .! بتوانند تا هر چه بیشتر چهرۀ نیروهای اپوزیسیون را در انظار عمومی خدشه دار جلوه دهند! و نهایتاً تحت عنوان هواداری، هوا را آلوده و در پشت سپر سمپاتی، سمپاشی کنند!
کلام آخر اینکه سخن و مواضع هر کس و ناکسی را نباید بحساب هیچ سازمان و گروهی نوشت و غیر مستقیم پای آنها را بمیان کشیده وغیرمسئولانه آنها را مسئول دانست و بدتر اینکه از آنان توقع پاسخگویی ندانم کاری، هواداران دور و یا نزدیک، واقعی و یا دروغین خود را داشت و سرانجام اینکه در رابطه با هر آنچه که تحت عنوانِ هواداری از هر مدعی هواداری، نوشته و یا گفته میشود میتوان گفت که نهایتاً مخاطب و شنونده باید عاقل باشد!
محمّد هادی-آمریکا
نگاهیِ کوتاه به مسئلۀ "هواداری" از نیروهای سیاسی در سایتها و رسانه ها!
*********************************
هدف این چند خط نوشته، طرح نکاتی، پیرامون نحوۀ برخورد و شرکت سمپات و هوادارانِ نیروهای سیاسی، در سایتها و در مصاحبه های تلفنی- رادیویی-تلویزیونی و . . . میباشد البته در اینجا بیشتر بررسی تاثیرات سوء و نادرستِ اینگونه برخوردها، مورد توجه و تاکید میباشد تا مبادا گروه و سازمانی، بناحق چوبِ خطا و ندانم کاری هوادارانِ سربهوای خود را بخورد! شاید این مسئله بیشتر شامل گروه و سازمانهایی باشد که دارای تشکیلات و سازماندهی و اعضاء و هوادار و سمپات هستند و در اینجا نیز-بنا به اصل هر که بامش بیش برفش بیش= موقعیت سازمانهای سیاسی بزرگ-به نسبت بزرگی و وسعت آنها-حساس تر و در عین حال شکننده تر میباشد و طبق معمول گروه های کوچک و چند نفره از هفت دولت آزاد میباشند!
صورت مسئلۀ فوق بدین شکل مطرح است که هواداری از سر هواداری، هوس و یا احساس مسئولیت قصد میکند که تحت عنوان سمپات و یا هوادار، با نوشتن مقاله ای در سایتها و نشریات و یا اظهار نظر در گفتگو و مصاحبه ها-به خیال خود-به ترویج نظرات و مواضع سازمان مورد علاقه اش بپردازد. و معمولاً با پیشوندِ کلیشه ای: "من به عنوان هوادار سازمان . . . فکر میکنم که . . . .!" از ظن و گمان خود شروع میکند به تشریح و توضیح مواضع سازمان و گروه مورد هواداری و حمایتِ خود! و همین پیشوند و ترجیح بندِ "هواداری" است که گاهاً مسئله آفرین بوده و ایجاد شک و شبهه میکند! و گفتار و شکر پرانی های هواداران، انگ و مُهرِ گروهی و سازمانی میخورد!
در قیاسی شاید مع الفارق، سنت و روشی در جلسات سیاسی سالها قبل وجود داشت که در آنها بعد از ارائه بحث اصلی، در قسمت سئوال و جواب شرکت کنندگان اجازه داشتند که فقط سئوال خود را مطرح کنند نه اینکه بحث و سخنرانی کنند! امّا بودند کسانی که سعی میکردند با گذاشتن یک آیا در جلوی بحث خود و حالت سئوالی دادن به آخر حرفهای خود، به اصطلاح هم رعایت روش جلسات را میکردند و هم هر چی دلشان میخواست-علیرغم اعتراض مسئول جلسه-میگفتند! اینگونه زرنگ بازی گاهی حالت کمیک پیدا میکرد مثلاً طرف قرار بود در مورد جنبش مشروطه سئوال کند بجای طرح سئوال اینطور شروع میکرد: میخواستم ببینم آیا در انقلاب مشروطیت که نیروها و طبقات مختلفی در آن شرکت داشتند و بنا به منافع طبقاتی و . . . . همینطور ادامه میداد تا اینکه در آخر بحث و با لحن سئوالی میپرسید: حالا با این توضیحات میخواستم بدانم آیا . . . . ؟؟؟
حال حکایت کسانی است که فقط به صرف گفتن: من بعنوان هوادار سازمانِ . . . ! نظرات و مواضعِ شخصی خود را به اشتباه و غیرمنصفانه به حساب سازمان های مورد بحث میگذارند و یا بی اجازه از حساب آنها برداشت میکنند! اشاره به برخی نکات شاید تا حدودی بتواند مشکلاتِ مسئلۀ مورد نظر را تعدیل و تخفیف دهد:
*-باید توجه داشت که کلاً گروه ها و سازمانهای زنده، نیازی به وکیل و وصی ندارند و حرف آخر را نهایتاً سخنگویان و مسئولین آنها میزنند نه هواداران بی خبر از حساسیت و ظرافت مسائل مورد بحث و گفتگو!
*-سخن پراکنی و مواضع مربوط و یا نامربوط هر هوادار و سمپات-با هر درجه از نزدیکی و علاقه- را، حتی بصرف اصرار و قسم و آیه و ادای هواداری، نباید چیزی غیر از نظرات شخصی آنها محسوب نمود و توجه داشت که ای بسا به تعداد هواداران یک سازمان، ممکن است مواضع و برداشت های گاهاً ضد و نقیض و چپ اندر قیچی وجود داشته باشد!
*-هواداران و سمپاتهای سازمانهای سیاسی، نفس وجود امکان نوشتن و شرکت در پرسش و پاسخ و مصاحبه ها و سایر امکانات رسانه ای را نباید بمعنی سنگ مفت گنجشگ مفت و چراغ سبز سخنرانی تلقی کنند و بدون توجه به نحوۀ انعکاس و بهره برداری های دشمن بالای منبر روند و ندانند که بعضی اوقات شاید سکوت کم ضررترین و در عین حال سنجیده ترین پاسخ باشد!
*-سعدی میگوید تا موقعی که حرف از دهان خارج نشده، در کنترل کامل صاحب سخن است ولی بمحض بیرون پریدن، از محدودۀ اختیار گوینده خارج میشود و تازه این در حالی است که گاهی جمع و جور کردن سخنانی ناپخته و پخش شده، به سختی جمع کردن قاشق با قاشق، سوپی است که در اثر بی احتیاطی روی زمین ریخته شده!
*-با وجود آزادی بیان و مجانی بودن گوشِ شنوندگان، هواداران صادق و صمیمی سازمانها، نبایستی دچار وسوسۀ استفاده از بلندگو و تریبون رایگان گردند و مسائل را صرفاً از زاویه منافع سازمانی که سنگ آنرا به سینه میزنند ببینند و عمل کنند!
*-گاهی با روی خط آمدن برخی از هواداران دوآتشه و دفاع ناشیانۀ آنها از مواضع سازمان متبوع خود، دست و دل مسئولین سازمان مزبور میلرزد و آدم را بی اختیار یاد قاری بد صدای قرآن میاندازد که سعدی به او گفت که ترا بخاطر همان قرآن اینچنین گوشخراش قرآن نخوان! و حالا باید به این کاسه های داغتر از آش گفت: که ترا بخاطر همان سازمان مورد علاقه ات اینگونه بد دفاع نکن تا بدگویان نگویند که فلان سازمان با چنین دوستانی اصلاً بدشمن نیاز ندارد!
*-از جمله پیامدهای ناگوار دفاعِ بد و حساب نشده این است که ناآگاهانه بهترین فرصت و امکان را به هواداران قلابی و سربازان امام زمان در سایتها و رسانه ها میدهد تا در پشت نقاب دروغین دفاع و هواداری-آگاهانه- با همان ترجیح بند معروفِ: من بعنوان هوادارِ سازمانِ . . . .! بتوانند تا هر چه بیشتر چهرۀ نیروهای اپوزیسیون را در انظار عمومی خدشه دار جلوه دهند! و نهایتاً تحت عنوان هواداری، هوا را آلوده و در پشت سپر سمپاتی، سمپاشی کنند!
کلام آخر اینکه سخن و مواضع هر کس و ناکسی را نباید بحساب هیچ سازمان و گروهی نوشت و غیر مستقیم پای آنها را بمیان کشیده وغیرمسئولانه آنها را مسئول دانست و بدتر اینکه از آنان توقع پاسخگویی ندانم کاری، هواداران دور و یا نزدیک، واقعی و یا دروغین خود را داشت و سرانجام اینکه در رابطه با هر آنچه که تحت عنوانِ هواداری از هر مدعی هواداری، نوشته و یا گفته میشود میتوان گفت که نهایتاً مخاطب و شنونده باید عاقل باشد!
محمّد هادی-آمریکا
5 Comments:
Looks nice! Awesome content. Good job guys.
»
Your are Nice. And so is your site! Maybe you need some more pictures. Will return in the near future.
»
I really enjoyed looking at your site, I found it very helpful indeed, keep up the good work.
»
Interesting website with a lot of resources and detailed explanations.
»
Hey what a great site keep up the work its excellent.
»
Post a Comment
<< Home