اقتصاد، احمدي نژاد را زمين مي زند
پيش بيني گاردين:
اقتصاد، احمدي نژاد را زمين مي زند
سايمون تيسدال
اقتصاد، احمدي نژاد را زمين مي زند
سايمون تيسدال
roozonline
۷ تیر ۱۳۸۵
محمود احمدي نژاد آخرين لولو از مجموعه بلند بالاي لولوهاي آمريكاست و از جمله آنها: سرهنگ قذافي ليبي، مانوئل نوريگا پاناما، اسلوبودان ميلوسويچ صربستان، صدام حسين عراق و اسامه بن لادن القاعده.
اما بدين ترتيب دولت آمريكا نيروهاي پيچيدهاي را كه باعث روي كارآمدن او شده و همچنين مهارتهاي سياسي او را ناديده ميگيرد. همانگونه كه رقيبان محلي او متوجه شدهاند، دست كم گرفتن احمدي نژاد هم خطرناك است و هم كاري نابخردانه.
محبوبيت رئيس جمهور بيشتر مديون رفتار مردمي اوست تا دشمني با آمريكا. بسيار از مردم عادي ايران در حالي كه از دستمزدها، تورم و محدوديت آزاديهاي فردي شاكي هستند "گفتمان ملي" احمدي نژاد را كه بصورت سفرهاي استاني هر دوهفته يكبار انجام ميشود تائيد ميكنند.
محمد عطريانفر، صاحب امتياز روزنامه شرق، موفقيت احمدينژاد در ارائه يك چهره مردمي را تائيد ميكند، اما در قدرت او شك دارد: "احساس ميكنم او بيشتر يك سخنگوست، بلندگويي براي منافعي ديگر."
روشنفكران ضد حكومت و سكولارها سربلند كردن احمدينژاد را به حمايت روحانيان تندرو و همچنين سپاه پاسداران و بسيج نسبت ميدهند. آنها ميگويند احمدي نژاد موفقيت خود را مديون رهبري است كه هدفش برقراري رهبري ايران در جهان اسلام است.
آقاي خامنهاي از احمدي نژاد بخاطر محبوبيتش در جهان عرب در حمله به دولت بوش و قهرمان حقوق فلسطينيها شدن ممنون است. از طرف ديگر ديپلماتهاي غربي ميگويند كه رئيس جمهور مشغول "آموزش حين خدمت" است. او از سخنان تند خود در مورد هالوكاست و اسرائيل كاسته است. اكنون او ميگويد كه فقط خواهان عدالت براي فلسطينيان است و نميداند كه چرا مسلمانان بايد تاوان جنايات اروپائيان در مورد يهوديان را بپردازند.
با اين همه احمدينژاد بازيچهاي در دست ملايان و روحانيان نيست. جريان قوي ضد روحانيت در ايران 27 سال پس از انقلاب بخاطر فساد و سوءاستفاده از قدرت گسترده است. يك منبع ميگويد كه موفقيت احمدي نژاد بخاطر بدست گرفتن پرچم خاتمي به عنوان "كانديداي ضد وضع موجود" بوده است. او با فاصله گرفتن از تشكيلات اسلامي موجود و اصلاحطلبان ناموفق طبقه متوسط و طرفدار خاتمي، حوزه انتخابيه جديدي را در ميان طبقات كارگر، جوانان و محرومان باز كرده است.
يك تحليلگر سياسي در تهران، ميگويد: "احمدي نژاد معرف نسل دوم انقلاب و سربازان 22 بهمن 1357 است. ايشان بودند كه با عراق جنگيدند، و از حملات شيميايي صدام [كه مواد آنرا غرب فروخته بود] آسيب ديدند. اكنون غرب براي همين افراد در مورد سلاحهاي كشتار جمعي سخنراني ميكند. آنها به غرب مشكوكند. به نظر آنها نسل گذشته آنها را فروخته است." او اضافه ميكند كه: "احمدي نژاد از نظر سياسي دست راستي اما از نظر اقتصادي بسيار چپگراست."
بعضي احمدينژاد را حاصل درآميختن انديشههاي ماركسيستي با عرفان درويشي و ارزشهاي اسلامي مي دانند. و بدين ترتيب حمايت او از اقتصاد متمركز، ادامه سوبسيدها و حقوق برابرتر براي زنان، با مخالفتش با اصلاح ساختار قدرت محافظهكار و اسلامي در ايران همخواني پيدا ميكند.
از طرف ديگر، سوءمديريت و ناتواني اقتصادي ايران ممكن است موجب نابودي او شود. ايران اقتصادي بيمار و متكي به قيمت نفت دارد. در گزارش 50 اقتصاددان آمده كه در مورد ساختار ضعيف اقتصادي و از آن جمله نبود سرمايهگذاري و بخش خصوصي كوچك چارهاي انديشيده نشده است. جمعيت روبه رشد به بيش از آن چيزي كه دولت عرضه ميكند نياز دارند. ديپلماتهاي غربي معتقدند: "دولت مشغول به هدر دادن ثروت بادآورده نفتي است".
سقوط احمدي نژاد، اگر اتفاق بيافتد، در اثر نافرماني سياسي يا تهاجم خارجي نخواهد بود. دليل اصلي به دغدغههاي زندگي روزمره برميگردد. در ايران هم مثل همه جاي دنيا، اقتصاد حرف اول را ميزند.
منبع: گاردين 27 ژوئن 2006
۷ تیر ۱۳۸۵
محمود احمدي نژاد آخرين لولو از مجموعه بلند بالاي لولوهاي آمريكاست و از جمله آنها: سرهنگ قذافي ليبي، مانوئل نوريگا پاناما، اسلوبودان ميلوسويچ صربستان، صدام حسين عراق و اسامه بن لادن القاعده.
اما بدين ترتيب دولت آمريكا نيروهاي پيچيدهاي را كه باعث روي كارآمدن او شده و همچنين مهارتهاي سياسي او را ناديده ميگيرد. همانگونه كه رقيبان محلي او متوجه شدهاند، دست كم گرفتن احمدي نژاد هم خطرناك است و هم كاري نابخردانه.
محبوبيت رئيس جمهور بيشتر مديون رفتار مردمي اوست تا دشمني با آمريكا. بسيار از مردم عادي ايران در حالي كه از دستمزدها، تورم و محدوديت آزاديهاي فردي شاكي هستند "گفتمان ملي" احمدي نژاد را كه بصورت سفرهاي استاني هر دوهفته يكبار انجام ميشود تائيد ميكنند.
محمد عطريانفر، صاحب امتياز روزنامه شرق، موفقيت احمدينژاد در ارائه يك چهره مردمي را تائيد ميكند، اما در قدرت او شك دارد: "احساس ميكنم او بيشتر يك سخنگوست، بلندگويي براي منافعي ديگر."
روشنفكران ضد حكومت و سكولارها سربلند كردن احمدينژاد را به حمايت روحانيان تندرو و همچنين سپاه پاسداران و بسيج نسبت ميدهند. آنها ميگويند احمدي نژاد موفقيت خود را مديون رهبري است كه هدفش برقراري رهبري ايران در جهان اسلام است.
آقاي خامنهاي از احمدي نژاد بخاطر محبوبيتش در جهان عرب در حمله به دولت بوش و قهرمان حقوق فلسطينيها شدن ممنون است. از طرف ديگر ديپلماتهاي غربي ميگويند كه رئيس جمهور مشغول "آموزش حين خدمت" است. او از سخنان تند خود در مورد هالوكاست و اسرائيل كاسته است. اكنون او ميگويد كه فقط خواهان عدالت براي فلسطينيان است و نميداند كه چرا مسلمانان بايد تاوان جنايات اروپائيان در مورد يهوديان را بپردازند.
با اين همه احمدينژاد بازيچهاي در دست ملايان و روحانيان نيست. جريان قوي ضد روحانيت در ايران 27 سال پس از انقلاب بخاطر فساد و سوءاستفاده از قدرت گسترده است. يك منبع ميگويد كه موفقيت احمدي نژاد بخاطر بدست گرفتن پرچم خاتمي به عنوان "كانديداي ضد وضع موجود" بوده است. او با فاصله گرفتن از تشكيلات اسلامي موجود و اصلاحطلبان ناموفق طبقه متوسط و طرفدار خاتمي، حوزه انتخابيه جديدي را در ميان طبقات كارگر، جوانان و محرومان باز كرده است.
يك تحليلگر سياسي در تهران، ميگويد: "احمدي نژاد معرف نسل دوم انقلاب و سربازان 22 بهمن 1357 است. ايشان بودند كه با عراق جنگيدند، و از حملات شيميايي صدام [كه مواد آنرا غرب فروخته بود] آسيب ديدند. اكنون غرب براي همين افراد در مورد سلاحهاي كشتار جمعي سخنراني ميكند. آنها به غرب مشكوكند. به نظر آنها نسل گذشته آنها را فروخته است." او اضافه ميكند كه: "احمدي نژاد از نظر سياسي دست راستي اما از نظر اقتصادي بسيار چپگراست."
بعضي احمدينژاد را حاصل درآميختن انديشههاي ماركسيستي با عرفان درويشي و ارزشهاي اسلامي مي دانند. و بدين ترتيب حمايت او از اقتصاد متمركز، ادامه سوبسيدها و حقوق برابرتر براي زنان، با مخالفتش با اصلاح ساختار قدرت محافظهكار و اسلامي در ايران همخواني پيدا ميكند.
از طرف ديگر، سوءمديريت و ناتواني اقتصادي ايران ممكن است موجب نابودي او شود. ايران اقتصادي بيمار و متكي به قيمت نفت دارد. در گزارش 50 اقتصاددان آمده كه در مورد ساختار ضعيف اقتصادي و از آن جمله نبود سرمايهگذاري و بخش خصوصي كوچك چارهاي انديشيده نشده است. جمعيت روبه رشد به بيش از آن چيزي كه دولت عرضه ميكند نياز دارند. ديپلماتهاي غربي معتقدند: "دولت مشغول به هدر دادن ثروت بادآورده نفتي است".
سقوط احمدي نژاد، اگر اتفاق بيافتد، در اثر نافرماني سياسي يا تهاجم خارجي نخواهد بود. دليل اصلي به دغدغههاي زندگي روزمره برميگردد. در ايران هم مثل همه جاي دنيا، اقتصاد حرف اول را ميزند.
منبع: گاردين 27 ژوئن 2006
0 Comments:
Post a Comment
<< Home