Thursday, June 15, 2006

از جمعه تا جمعه در ایران (67)

از جمعه تا جمعه در ایران (67)
سلامی چو بوی خوش آشنا

کارت زرد, کارت قرمز

انتشار صحنه هائی از سرکوب تجمع اعتراضی زنان در میدان هفت تیر تهران, نه تنها باعث تعجب ایرانیان و بسیاری از مردم در اقصی نقاط مختلف جهان نگردید, بلکه مهر تائید دیگری بر بربریت و زن ستیزی ارتجاع مذهبی حاکم بر ایران شد. رژیمی که بجز زبان ,, سرکوب ,, زبان دیگری برای بیان دیدگاههای عقب مانده اش ندارد, اینبار برگ جدیدی را در این راستا ارائه داد و آن مقوله ئی بنام ,, پلیس زن ,, بود. در اصل بخشی از دستگاه بازسازی شده و نوین سرکوبگری که به مانند دیگر گزمگان ارتجاع وظیفه ئی جز حراست از حاکمیت مخوف آخوندی و اعمال خشونت علیه آحاد مردم ایران نداشته و برای همین امر نیز مورد ,, تعلیم و تربیت ,, دیکتاتوری قرار گرفته است. بر این سیاق بود که فالانژها با باتون و پودر فلفل به زنان آگاه میهنمان حمله ور شده , آنها را کتک زده , موی سرشان کشیدند و سپس به سیاه چالهای قرون وسطائی رژیم منتقل کردند. در چند جمله کم یا بیش این صحنه هائی از اوج وحشیگری و سبوعیت رژیمی است که چنین با مردم ایران رفتار و کردار دارد. اعمال خشونت و تحقیر زنان میهمان رگ و ریشه در تاریخچه ی حکومت آخوندی دارد و شاخصه ی این سیاست کلان رژیم در همان بند ناف ,, حجاب اجباری ,, نهفته است.
در اساس سخن از مبنائی است که برای تنظیم رابطه در تمامی مناسبات و حقوق شهروندی در دستور کار ارتجاع مذهبی قرار گرفته است. سنگ این سیاست را نیز خمینی چند هفته بعد از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی در 16 اسفند 1357 در یک سخنرانی در جمع ,, طلاب ,, بنا گذاشت و گفت: ,, در وزارتخانه های اسلامی نباید معصیت بشود, در وزارتخانه های اسلامی نباید زنان لخت بیایند,,. منظور از چنین سخنان تحریک آمیزی , همانا بیان تحریف شده ئی بحث ,, بی حجاب و با حجاب ,, بود. در پی این سخنرانی تحریک آمیز بود که موضوع حجاب هرروز ابعاد جدی تر ی بخود میگرفت و به تبع آن تمامی داوایر دولتی, وازرتخانه ها و ادارات, حتی دبیرستانها و دبستانها با انبوهی از بخشنامه و ابلغیه های دولتی برای جلوگیری از ,, ورود زنان بی حجاب ,, روبرو گردیدند. حمله و توهین به زنان در اقصی نقاط ایران در دستور کار فالانژهای رژیم قرار گرفت و روزی نبود که خبر درگیری, تیغ زنی, اسید پاشیدن و اعمال شنیع این چنینی بگوش نرسد.

در این هفته مسئله ی اعتراضات زنان در پایتخت برای ,, توقف تبعیض جنسی ,, و پس از آن همبستگی اعتراضات جوانان در دفاع از زنان آزاده ایرانی در صدر اخبار قرار داشت. خبرگزاري فرانسه از تهران گزارش داد: تعدادي از زنان ايران با برگزاري تظاهرات كم سابقهيي خواستار احقاق حقوق خود شدند. برخي از آنان پلاكاردهايي حمل ميكردند كه روي آنها نوشته شده بود: ما ميخواهيم حق قضاوت، حق طلاق و حق دادن شهادت در دادگاه را داشته باشيم.
وحشت رژیم از جنبش زنان در این نفهته است که این جنبش حق طلبانه در داخل کشور دارای وجهه و سمپاتی بسیار عظیمی است, زیرا نخست به حقوق طبیعی بیش از نیمی از آحاد کشور بر میگردد و دوم آنکه استثمار زنان در ایران آخوند زده آنچنان به عیان و آشکار است که دیگر نیازی به ترویج و افشاگری و کار توده ئی در رابطه آن نیست. آنچه را که مردم روزانه در جای جای ایران به چشم خود می بینند و لمس میکنند, خارج و بی نیاز از هرگونه تفسیر و یا کار تحلیلی است. دیکتاتوری مذهبی نیز بخوبی میداند که این جنبش , از آنجائیکه رگ و ریشه ی محکمی در جامعه دارد, به مجرد شکل گرفتن و راه افتادن , راه به همبستگی عظیمی خواهد برد که بنیاد آخوندها را خواهد کند. لذا از کوچکترین حرکات اعتراضی زنان وحشت دارد و با آن به تقابل خونین میپردازد. مسئله ی تبعیض علیه زنان , مسئله ی خاص و تافته ی جدابافته ئی از کل جامعه نیست , بلکه به روابط و مناسبات ارتجاعی از سوی رژیم بر میگردد که با وحشی ترین متد و شیوه ها در روح و روان جامعه تاثیر منفی خود را بجا گذاشه است.
خبرنگار بی بی سی در گزارشی از تهران می کوید: ,, هنگامی که اين گروه درميدان 7 تير، در پايتخت گردآمده و شروع به خواندن يک آهنگ فمينيستی کردند پليس بلافاصله وارد عمل شد. حمله به گروه زنان سبب شد که برخی از عابرين مرد به اين کار پليس اعتراض کنند. اين زنان متعاقبا در يک سوی ديگر ميدان جمع شدند ولی پليس با استفاده از اسپری فلفل آنان و کسانی را که جمع شده بودند متفرق کرد.در حالی که پليس شروع به دستگيری تظاهرکنندگان کرده بود برخی از عابرين به اين دستگيری ها اعتراض می کردند. پليس چند مرد و زن را در ارتباط با تظاهرات بازداشت کرد.,,
بهر حال قبل از سرکوب گسترده ی اخیر در تهران امام جمعه اصفهان, آخوند محسن مهدودي کفته بود که «درمورد رعايت عفاف و حجاب بانوان شاغل در ادارات استان به اجماع كامل رسيده‌ايم و نحوه اجراي آن به دستگاههاي دولتي ابلاغ شده است. اين ابلاغيه در كليه ادارات بايد اجرا شود و مديران دستگاه هاي مختلف دولتي موظف به نظارت كامل براي اجراي آن هستند».روزنامه ی جمهوری وابسته به ولی فقیه نییز علائمی از این طرح گسترده را به بیرون انتشار داده و از طرحی بنام ,, کارت زرد و قرمز ,, خبر داده بود و تمامی علائم حاکی از آن بود که ارتجاع مذهبی با نزدیک شدن فصل گرما سرکوب گسترده ی زنان را در دستور کار خود قرار داده است. , پاسدار احمد عليرضا بيگي فرمانده انتظامي فارس در این رابطه میگوید: «با سازماندهي و آغاز فعاليت پليس امنيت اجتماعي در هفته جاري خانم هاي بدحجاب كارت زرد و از ابتداي تير ماه كارت قرمز دريافت مي كنند, اين طرح , طرحي كشوري و مستمر است كه متناسب با هر استان اقدامات صورت گرفته فرق مي كند».

بازهم رفسنجانی


ظاهرا پایانی بر سیاست تخریب رفسنجانی در حاکمیت فرسوده ی آخوندی متصور نیست. در پی به خفت و خواری کشاندن وی طی انتخابات قلابی ریاست جمهوری در سال گذشته , این هفته نوبت به شاگردان مصباح یزدی رسید تا قبل از فرارسیدن انتخابات خبرگان آخوندی, جای ,, دوست و دشمن ,, را به وی نشان دهند. خبرگزاری فارس طی خبری ضمن تشریح به افتضاح کشیدن ,, ملیجک اسبق رژیم ,, از جمله میگوید: ,, در حالي كه رفسنجاني تلاش مي‌كرد با آرام كردن مردم به سخنان خود ادامه دهد، ناگهان شخصي كه به لباس روحانيت ملبس بود، با فرياد نظم مراسم را به‌هم زد كه اين امر با واكنش شديدي روبرو شد و منجر به درگيري‌هاي پراكنده فيزيكي در ميان حاضران شد. رئيس مجمع تشخيص مصلحت رژيم كه در ابتداي سخنان خود بيان داشت مي‌خواهد درخصوص اوضاع سياسي جاري كشور نيز صحبت كند، سخنان خود را نيمه كاره گذاشت به سرعت حرم حضرت فاطمه معصومه را ترك كرد و اين در حالي بود كه درگيري‌هاي پراكنده و سردادن شعار تا مدتي پس از پايان مراسم نيز ادامه داشت.,,
آخوندهای قم نشین با این حرکت یکبار دیگر ,, نظر ,, خود را نسبت به رفسنجانی به بارزترین شیوه بیان کردند. شاخص این بیان را میتوان در موضعگیری آخوند خزئلی از اعضاء خبرگان آخوندی دید . وی ضمن اشاره به دودوزه بازی های رفسنجانی از جمله میگوید: ,, : کسي که براي عضويت در خبرگان رهبري کانديدا مي شود، بايد ضداجنبي، ضد آمريکا و ضد غرب باشد و اگر گاهي اين طرف بود و گاهي آن طرف به درد اين کار نمي خورد، و لواينکه مجتهد باشد.,, از سوی دیگر مصباح یزدی نیز که در این ماجرا مورد اتهام قرار گرفته است, تا به امروز از دادن هرگونه پاسخ صریحی به آن طفره رفته است. ایندو شاخص حدس به یقین تبدیل میکنند که حذف رفسنجانی و به شکست کشاندن وی در انتهابات پیش روی خبرگان آخوندی در دستور جناح مقابل قرارگرفته است.

در پی این افتضاح سیاسی که رگ و ریشه در بحران های لاعلاج درونی دیکتاتوری مذهبی دارد, جناج غالب برای اینکه قافیه را نبازد و خود نیز زیر ضرب نرود, فورا به صحنه آمد و دست به یکسری موضعگیری آبکی علیه آن پنج ,, طلبه ,, و جریان فکری متعلق به آنان زد. برای نمونه روزنامه ی جمهوری وابسته به باند ولی فقیه بدون آنکه سخنی از انتخابات پیش رو و عدم مقبولیت رفسنجانی در بین مردم بزند, آن را ,, حادثه ئی ,, قلمداد کرد که با آن ,, دشمان انقلاب به دنبال ضربه زدن به ستونها و شخصیت های انقلاب ,, می باشند. در مقابل باند رفسنجانی از ,, تهاجمات سازمان یافته ,, علیه وی سخن به میان آورده اند و جناح حاکم و بویژه جریانات پشت سر دولت احمدی نژاد را مسبب اصلی این خط فکری میدانند. روزنامه ی کارگزاران وابسته به باند رفسنجانی در این رابطه میگوید: ,,تهاجم گروه فشاركه قراين متعدد از سازمان يافتگي آن حكايت دارد، زنگ خطري است كه نظام سياسي نمي تواند و نبايد به راحتي از كنار آن بگذرد.,, همزمان با این صف بندی ها ۲۱۰ نماينده مجلس اآخوندی نیز طی اطلاعیه ئی مراتب نگرانی خود را از "تلاش سازمان يافته" برای به هم زدن سخنرانی هاشمی رفسنجانی در قم در روز ۱۵ خرداد اعلام کرده اند.
شاید آخوند آبروباخته و سوخته ئی مانند رفسنجانی که سالها در جنایت و شقاوت علیه مردم و همچنین چپاول سرمایه های ملی ایران , ید طولانی دارد, ,, حق ,, داشته و جریانی فکری و سازماندهی شده در پشت تخریب جهره ی منفور وی خوابیده باشد. نمونتا صاحب مراسم که گویا شخصی بنام مسعودی است در رابطه با این تهدیدات سازماندهی شده چنین گفته است: "شب ۱۳ خرداد شخصی با من تماس گرفت و گفت تو مسعودی خمينی هستی؟ گفتم بله بفرماييد، گفت تو دعوت کردی که فلانی برای سخنرانی بيايد؟ گفتم بله، گفت پس می‌دانی چه خبر است، من می‌دانم با شما چه کنم. نيم ساعت بعد فرد ديگری تماس گرفت و همين مسأله را گفت و همين جواب را شنيد و نيم ساعت بعد آقای ديگری زنگ زد و گفت تو از فلانی دعوت کرده‌ای؟ گفتم بله، گفت خواهی ديد که چه خواهد شد، ما به حساب تو خواهيم رسيد. گفتم چند سال داری؟ گفت ۱۸ سال، گفتم من چند برابر تو سن دارم و می‌فهمم و جريان‌ها را می‌شناسم و می‌دانم تو و باندت چه کسانی هستيد، چون از صدا او را شناختم گفتم تو فلانی هستی، انکار کرد و گفت استغفرالله و تماس را قطع کرد. معلوم بود اين افراد که حدود ۷ الی ۸ نفر هستند از قبل برای اين کار توطئه چيدند."

هفته ی خوبی برایتان آرزومندم مهرداد هرسینی



0 Comments:

Post a Comment

<< Home